امين حقی تصميم دارد وصيت نامه برادر شهيدش حسين در روزنامه چاپ كند. مخالفين امين كه اين اقدام او را به ضرر خود می‌بينند پس از تهديد و شكنجه طی توطئه‌ای او را به دادگاه احضار می‌كنند. همسر امين (نگار) به همراه چند تن از دوستان امين از جمله آزاد تصميم به تهيه پول برای آزادی او می‌گيرند. اما موفق به فراهم آوردن پول نمی‌شوند. آن‌ها سرانجام با تصميم آزاد منزل مسكونی خود را كه متعلق به خواهر امين است جهت تهيه منبع وثيقه اجاره می‌دهند امين كه بطور اتفاقی پس از آزادی در جريان اجاره منزل براي جشن پارتی قرار می‌گيرد آزاد را از منزل خود بيرون كرده و آزاد نيز تحت فشارهای روحی خودكشی می‌كند. امين پس از دستيابی به نامه آزاد كه خطاب به او نوشته بود در جريان ماجرا قرار می‌گيرد و می‌فهمد عمويش اكبر حقی كه در آستانه برگزاری انتخابات مجلس درصدد بدست آوردن آراء بيشتر بوده، با فريفتن آزاد، متن وصيت نامه برادر امين (حسين) را بدست آورده و پس از متهم ساختن امين با دروغ پردازی نشر اكاذيب صاحب شهرت شده و امين نيز به يكسال حبس محكوم می‌شود. امين كه پس از آزادی از زندان تصميم به ادامه فعاليت خود گرفته بود پس از تهديد توسط مخالفين كشته می‌شود.